مقالات

عبارت:
گرایش:

لطفا صبر کنید

ریزدماسنجی میانبارهای سیال بر روی رگچه های استوکورک کوارتز در کانسار پورفیری هَمِچ، خراسان جنوبی (جنوب غرب بیرجند)

Microthermometry of fluid inclusions on the quartz-stockwork veinlets at the Hamech porphyry deposit, South Khorasan (SW Birjand)

گرایش: زمین شناسی اقتصادی
نویسنده: عباس اعتمادی* محمدحسن کریمپور؛ آزاده ملکزاده شفارودی، سمانه نادرمزرجی
منبع: سی و هشتمین گردهمایی علوم زمین
سال انتشار: 1398
چکیده
محدوده همچ در جنوب غرب شهر بیرجند، شرق خرد قاره ایران مرکزی، شرق مرکز بلوک لوت و در نزدیکی محل اتصال آن با حوضه فلیشی نهبندان-خاش )زمیندرز سیستان( واقع شده است. واحدهای آذرین محدوده شامل سنگهای آتشفشانی- رسوبی و ولکانوکلاستیک پالئوسن تا ائوسن، سنگهای آتشفشانی- نفوذی ائوسن میانی میباشد. نفوذ تودههای نیمه عمیق به درون واحدهای قدیمیتر سبب شکل گیری کانه زایی از نوع پورفیری همراه با آلتراسیونهای گسترده در سطح شده است. کانهزایی نیز به دو شکل پراکنده و رگچهای قابل مشاهده است. بخشی از کانهزایی رگچهای بصورت رگچههای کوارتز با ساخت استوکورک میباشد که از لحاظ همراهی با کانیهای سولفیدی به دو دسته دارای کانهزایی پیریت )نوع A( و پیریت + کلکوپیریت )نوع B ( تقسیم میشوند. اغلب میانبارهای سیال از نوع تک فازی مایع ) L( بوده و اندازه کوچکتر از 10 میکرون دارند. رگچههای نوع A کاملا منشا ماگمایی داشته و دما و شوری بالاتری را نسبت به رگچه های نوع B نشان میدهند. احتمالا اختلاط سیال اولیه با سیالهای سطحی در تکامل رگچههای نوع B نقش داشته است.
کلمات کلیدی
ریزدماسنجی، میانبار سیال، رگچه کوارتز، استوکورک، پورفیری، هَمِچ، بیرجند
Abstract
The Hamech area is located in the southwest of Birjand, east of the central Iranian continent, east of the Lut Block and near its junction with the Nehbandan-Khash flyschoid basin )Sistan suture zone). The igneous units in the area include of Paleocene-Eocene volcanic-sedimentary and volcanoclastic rocks and middle Eocene intermediate volcanic-plutonic rocks. The penetration of intermediate subvolcanic rocks into the older units has led to the formation of porphyry-type mineralization with expensive surface alterations. Mineralization can also be seen in two scattered and vein-shaped forms. A small part of vein type mineralization include of quartz veins with stockwork structures, which in relation to sulfide mineralization are divided into two categories: containing pyrite (A type) and containing pyrite-chalcopyrite (B type). Most of the fluid inclusions in these veins are liquid single-phase (L) and have sizes smaller than 10 micron. A type veins are completely magmatic origin and show higher temperatures and salinity than B type veins. Probably, the mixing of initial magmatic fluid with superficial fluids has contributed to the evolution of the B-type veins.
Keywords
Microthermometry, Fluid Inclusion, Quartz Veinlet, Stockwork, Porphyry, Hamech, Birjand

کاربردهای نوین تلفنهای هوشمند در آنالیز کمی

The modern role of smartphones in quantitative analysis

گرایش:
نویسنده: مریم رضازاده
منبع: سی و هشتمین گردهمایی علوم زمین
سال انتشار: 1398
چکیده
طراحی تجهیزات آنالیزی قابل حمل یکی از اهداف شیمی نوین است. یک سیستم آنالیزی ایده آل قابلیت اندازه گیری کمی ونه مورد نظر را در هر سطح غلظتی و در هر بافت نمونه ای را خواهد داشت. برای رسیدن به چنین سیستم ایده آلی لازم است امکان استخراج، آشکارسازی و اندازهگیری گونه مهیا باشد. دستگاههای معمول آنالیز آزمایشگاهی عمدتا قابلیت نقل و انتقال به محل نمونه برداری را ندارند که این امر امکان طراحی روشهای "آنالیز در محل" را محدود میسازد. تلفنهای هوشمند یک پدیده نوین در زندگی مدرن بوده و کاربرد آنها روز به روز توسعه مییابد. قابلیتها و امکانات این تلفنها نیز هر روز در حال پیشرفت است. استراتژیهای گوناگونی برای تبدیل تلفن هوشمند به یک دستگاه آنالیزی وجود دارد. این مقاله مرور است بر کاربردهای موجود تلفنهای هوشمند در شیمی تجزیه و راهکارهای ارائه شده در آنالیز علوم زمین. کاربردهای مختلف این دستگاهها دسته بندی شده و مزایا و معایب آنها مقایسه شده است. این دستگاههای مدرن قابلیت تبدیل شدن به عضوی از شیمی کمی را دارا هستند.
کلمات کلیدی
تلفن هوشمند؛ آنالیز در محل؛ آنالیز کمی؛ آزمایشگاه بر روی تراشه؛ دستگاه قابل حمل
Abstract
Nowadays, in situ analysis attracts the interests and becomes one of the main purposes in analytical chemistry. An ideal analysis system has the ability of quantification of any concentration of the target analyte in any sample medium. Thus, extraction, detection and quantification of target analytes should be possible using the designed device. Common lab analysis instruments do not have the transportation ability and using these facilities limits the complete in situ analysis. Smartphones are the modern life phenomena and their usage becomes more widespread, every day. Their abilities and features are also swiftly developed. There are several strategies to make the smartphone a suitable quantifier. This paper provides an overview of the currently applications of smartphones in analytical chemistry and presented ones for analysis of geological samples. Different applications of smartphones were classified and advantages and disadvantages of each approach were investigated. These modern common items could be a new part of analytical chemistry
Keywords
Smartphone; in situ analysis; quantification; lab on a chip; portable device

مدلسازی وارون دوبعدی داده های گرانی با استفاده از ترکیب الگوریتمهای ژنتیک و خوشه بندی میانگین-کا

Two dimensional inversion of gravity data using a hybrid K-means/Genetic algorithm

گرایش: ژئوفیزیک
نویسنده: محمود رشادتی، سید هانی متولی عنبران
منبع: سی و هشتمین گردهمایی علوم زمین
سال انتشار: 1398
چکیده
وارونسازی دادههای ژئوفیزیکی به منظور شناخت بیشتر محیط مورد مطالعه، یکی از مهمترین مسائل چالشبرانگیز در حوزه علوم زمین میباشد و از این رو تاکنون الگوریتمهای متعددی در این راستا ارائه شده است که هدف اصلی تمامی این الگوریتمها دستیابی به محتملترین جواب ممکن میباشد. این پژوهش بر مبنای مدلسازی وارون غیرخطی دوبعدی داده های گرانی به منظور تعیین شکل ساختارهای تودهای شکل چگال دوبعدی انجام شده است. در این تحقیق از ترکیب دو الگوریتم تکاملی ژنتیک و الگوریتم خوشهبندی میانگین-کا روشی برای تعیین شکل ساختارهای تودهای شکل چگال با تباین چگالی مشخص معرفی شده است. در این تحقیق پس از بیان اساس و ضرورت این موضوع، ابتدا به توضیح دو الگوریتم ژنتیک و الگوریتم خوشه بندی میانگین-کا پرداخته و پس از آن نحوهی استفاده از آنها در فرایند وارونسازی دادههای گرانی شرح داده شده است. سپس برای بررسی کارایی این الگوریتم از دو مدل مصنوعی تودهای شکل متفاوت استفاده شده است که مدل اول یک مدل با هندسهی ساده و مدل دوم یک مدل با هندسهی نسبتاً پیچیده برای ارزیابی کارایی الگوریتم پیشنهادی میباشد. مجموعه ی محاسبات، الگوریتم و تصاویر مرتبط با این مدلسازیها در محیط نرمافزاری کد نویسی و پیاده سازی شده است. در پایان نیز نتایج این تحقیق به رشته تحریر درآمده است.
کلمات کلیدی
وارون سازی، آنومالی گرانی تودهای، غیرخطی، الگوریتمهای فرا ابتکاری، ژنتیک، خوشه بندی
Abstract
Inversion of Geophysical data plays an important role in different fields of earth exploration, engineering and science. But in most cases the inversion process itself considered as an ill-posed problem and moreover 60 the uncertainty is a characteristic of potential field problems which may cause different algorithms designed for such a goal to have a high level of complexity. Here we used a hybrid approach in using a meta heuristic algorithm (Genetic) and a clustering algorithm (K-means) in inversion of Gravity data to determine the upper and lower bounds of a 2D dense anomaly. In order to evaluate the feasibility of this method we used it in inversion of 2 different synthetic models. Finally, all the results reported for interpretation and analysis. Keywords: Inversion, Non-linear, Gravity Anomaly, Genetic, Clustering, heuristic algorithms
Keywords

مطالعه میزان توزیع و غنیشدگی عناصر فلزی در منطقه علی آباد با استفاده از روش اکتشاف ژئوشیمیایی رسوب آبراهه ای

Study of the distribution and enrichment of metal elements in Aliabad area using the method of geochemical exploration of drainage sediment

گرایش: زمین شناسی اقتصادی
نویسنده: حانیه بابائی* ، نیما یادگاری
منبع: سی و هشتمین گردهمایی علوم زمین
سال انتشار: 1398
چکیده
در این تحقیق سعی شده است که با استفاده از روشهایآماری چندمتغیره و تحلیل واریوگرافی، تشخیص متغیرهای کنترل- کننده اصلی از متغیرهای فرعی، طبقهبندی عناصر برای شناخت ارتباط ژنتیکی بین آنها و بکارگیری نتایج حاصله در تفسیر هر چه بهتر منشاء کانهزایی فلزی میسر گردد. به منظور شناسایی کانیسازیها و منشا آنها، تعداد 210 نمونه از رسوبات آبراههای از ژرفای حدود 30 سانتیمتری برداشت شده و سپس نمونهها جهت تجزیه شیمیایی عنصری به روش ICP-MS به آزمایشگاه ارسال شدند. نتایج حاصل از این روشها به طور قابل توجهی یکدیگر را تایید میکنند که بیانگر کارایی آنها در متمایز ساختن منشاء ناهنجاریهای فلزی در نمونههای رسوب آبراههای است. نتایج بدست آمده از روش PCA نشان میدهد که فلزات مورد بررسی در سه مولفه اصلی که مجموعاً 85 % از واریانس کل را تشکیل میدهند قرار میگیرند. به طوریکه مولفه اول شامل Na ، Ca ، Cu ، Cr ، K ، Mg ، Ni و کانیهای رسی است که در ارتباط با فرآیندهای لیتوژنیک میباشد. مولفه دوم شامل As ، Ag ، Fe ، Zn ، Pb و Cd است که احتمالاً با فرآیندهای کانهزایی سوپرژن منطقه مرتبط است. پردازشهای آماری و محاسبه پارامترهای مربوط به واریوگرامهای تجربی نیز نشان میدهند که پارامتر NSR به ترتیب از 001 / 0 )برای As و Cd ( تا بیش از 310 / 0 )برای Pb و Zn ( تغییر میکند. براساس تحلیل واریوگرامها فلزاتی چون آهن، مس، نیکل و کروم که نسبت NSR آنها کمتر از 25 / 0 است عمدتاً منشاء اندوژنیک یا لیتوژنیک داشته و در برابر فلزاتی چون سرب و روی که نسبت NSR آنها بیشتر از 25 / 0 است عمدتاً تحت تاثیر عوامل اگزوژنیک قرار گرفتهاند. بالا بودن مقدار فاصله تاثیر سرب و روی نیز دلیل دیگری بر تاثیر عوامل اگزوژنیک بر غلظت آنها میباشد. نتایج حاصل از این تحقیق به طور کلی نشان میدهد که استفاده از روشهای آماری چندمتغیره در کنار روشهای تحلیل مکانی )واریوگرافی( میتواند رهیافتی مناسب جهت متمایز ساختن منشاء طبیعی از غیرطبیعی فلزات در نمونه های رسوب آبراههای است.
کلمات کلیدی
رسوبات آبراهه ای، عناصر فللزی، مولفه های اصلی، واریلوگرافی، منطقه علی آباد
Abstract
In this research, it has been tried to use the multivariate statistical methods and variogram analysis, detection of the main controller variables from sub variables, classification of elements to recognize the genetic link between them and the application of the results in the better interpretation of the origin of metallic mineralization is possible. In order to identify mineralization and their origin, 210 samples of drainage sediments were collected from a depth of about 30 cm and then samples were sent to the lab for chemical elemental decomposition by ICP-MS method. The results of these methods substantially confirm each other, Which indicates their effectiveness in distinguishing the origin of metallic anomalies in drainage sediment samples. The results obtained by the PCA method show that the metals in the three main components, which make up 85% of the total variance, are placed. The first component consists of Na, Ca, Cu, Cr, K, Mg, Ni and clay minerals Which are related to the lithogenic processes. The second component consists of As, Ag, Fe, Zn, Pb and Cd, Which is probably related to the supergenic mineralization processes of region. Statistical processing and calculation of parameters for variogram tests also show that the NSR parameter varies from 0.001 (for As and Cd) to more than 0.310 (for Pb and Zn), respectively. Based on the variogram analysis, metals such as iron, copper, nickel and chromium, whose NSR ratio is less than 0.25, has mainly endogenic or lithogenic origin And against metals such as lead and zinc, whose NSR ratio is greater than 0.25, DDD DDDDDD DDDDDDDDDD DD DDDDDDDD DDDDDDD. DDD DDDD DDDDDDDDD DD DDD DDDDDDDD DDDDDDDDDD between lead and zinc is another reason for the effect of exogenic factors on their concentration. The results of this research generally show that the use of multivariate statistical methods along with spatial analysis methods (Variography) Can be an appropriate approach to distinguish the natural origin of abnormal metals in the drainage sediment samples
Keywords
Drainage Sediment, Metal Elements, Main Components, Variography, Aliabad area

رخداد کانه زایی آهن و زمین شیمی چاه کلیدانک (جنوب غرب بردسکن، خراسان جنوبی)

Iron occurance and geochemistry of Chahkelidanak iron, SW Bardaskan, South Khorasan province

گرایش: زمین شناسی اقتصادی
نویسنده: زینب ناصریان مطلق*، محمدرضاحیدریان شهری، آزاده ملکزاده شفارودی
منبع: سی و هشتمین گردهمایی علوم زمین
سال انتشار: 1398
چکیده
اندیس آهن چاه کلیدانک درجنوب غرب شهرستان بردسکن، استان خراسانجنوبی، و در شمال شرق زون تکتونیکی کاشمر- کرمان واقع شده است. واحدهای سنگی منطقه شامل واحدهای رسوبی- آتشفشانی دگرگون شده از قبیل سنگهای اسلیتی – فیلیتی، سنگهای شیستی، متاریولیتها، متاریوداسیتها، سنگهای کربناته با تبلور مجدد و تودههای نفوذی گرانیتی و دیوریتی به سن پرکامبرین-کامبرین میباشند. کانیسازی آهن به صورت لایهای و همشیب و بصورت متناوب درون واحد کربناته ماسه- سنگی قرارگرفته است. کانیهای اولیه شامل مگنتیت و پیریت بوده و هماتیت وگوتیت کانیهای ثانویه میباشد. در شیمی مگنتیت، مقادیر 3o2Fe بین 6 / 51 تا 9 / 98 درصد اندازهگیری شد، میزان Cu بین 4 تا 52 ppm و Zn بین 32 تا 92 ppm که مقادیر بسیار پایینی را نشان میدهد. فراوانی وانادیم ppm603 تا 21 ، تیتانیم ppm 5037 تا 36 و نیکل ppm 101 تا 16 است، براساس نمودارهای V در مقابل Ti و همچنین Vدر مقابل Ni ، نمونهها بیشترین قرابت را با انواع آتشفشانی-رسوبی دارد. حضور توده های ریولیتی و ریوداسیتی در مجاورت لایههای رسوبی آهندار، ساخت و بافت لایهای و همزمان با رسوبگذاری و همچنین انطباق آن با مطالعات ژئوشیمی، اندیس آهن چاهکلیدانک را در محدوده کانسارهای با منشا آتشفشانی-رسوبی قرارمیدهد
کلمات کلیدی
کانه سازی آهن، آهن آتشفشانی-رسوبی، کلیدانک، بردسکن
Abstract
The Chahkelidanak prospect area is located southwest of Bardaskan, South Khorasan province and in the northeastern Kashmar-Kerman tectonic zone based on structural map of Iran. Rock units of the area includes volcano-sedimentary metamorphosed rocks such as slate-phyllite, metarhyolite, metarhyodacite, recrystallized carbonate rockes and granitic and dioritic intrusions bodies of Percambrin-Cambrin age. Iron mineralization located as alternated concordant layer within sedimentary rocks. Primary minerals includes Magnetite, Pyrite. Hemtite and Goethite are secondary minerals. In Magnetite chemistry, Fe2o3 51.6-98.9 ppm,Cu 4-52 ppm and Zn 32-92ppm values were measured. V,Ti and Ni values are orderly; 14-603 ppm volcano-sedimentary types. Layered structure and texture and syngenetic with deposition, association of 40 volcanic sequences and sedimentary together and geochemical information, delineate Chahkelidanak iron as volcano-sedimentary origin.
Keywords
Iron occurance, Iron deposit volcano-sedimentary, Chahkelidanak, Bardaskan

تعیین منشا سیال بوسیله ایزوتوپ پایدار کربن بر روی رگچه های کربناته کانه دار در کانسار پورفیری هَمِچ، خراسان جنوبی (جنوب غرب بیرجند)

The fluid source determination by investigation of carbon-stable isotopes on ore-bearing carbonate veinlets at the Hamech porphyry deposit, South Khorasan (SW Birjand)

گرایش: زمین شناسی اقتصادی
نویسنده: عباس اعتمادی*؛ محمدحسن کریمپور؛ آزاده ملکزاده شفارودی، سمانه نادرمزرجی
منبع: سی و هشتمین گردهمایی علوم زمین
سال انتشار: 1398
چکیده
محدوده همچ در جنوب غرب شهر بیرجند، شرق خرد قاره ایران مرکزی، شرق مرکز بلوک لوت و در نزدیکی محل اتصال آن با حوضه فلیشی نهبندان-خاش )زمیندرز سیستان( واقع شده است. واحدهای آذرین محدوده شامل سنگهای آتشفشانی- رسوبی و ولکانوکلاستیک پالئوسن تا ائوسن، سنگهای آتشفشانی- نفوذی ائوسن میانی میباشد. نفوذ تودههای نیمهعمیق به درون واحدهای قدیمیتر سبب شکلگیری کانهزایی از نوع پورفیری همراه با آلتراسیونهای گسترده در سطح شده است. کانه زایی نیز به دو شکل پراکنده و رگچه ای قابل مشاهده است. بخشی از کانه زایی رگچه ای بصورت رگچههای کربنات میباشد که از لحاظ همراهی با کانیهای سولفیدی به دو دسته فاقد کانهزایی )نوع A ( و دارای کانهزایی )نوع B ( تقسیم میشوند. نسبت ایزوتوپهای کربن در رگچههای پیریتدار بین + 2,92D تا + 5,39D تغییر میکند که مقادیر مثبتی میباشد. این مقادیر احتمال یک منشا ماگمایی یا آلی را رد کرده و همخوان با یک منشا هیدروترمال از آبهای زیرزمینی و یا دگرگونی سنگهای کربناته دریایی همراه با افیولیتها در زون فرورانش است.
کلمات کلیدی
منشا سیال، ایزوتوپ کربن، رگچه کلسیت، پورفیری، هَمِچ، بیرجند.
Abstract
The Hamech area is located in the southwest of Birjand, east of the central Iranian continent, east of the Lut Block and near its junction with the Nehbandan-Khash flyschoid basin )Sistan suture zone). The igneous units in the area include of Paleocene-Eocene volcanic-sedimentary and volcanoclastic rocks and middle Eocene intermediate volcanic-plutonic rocks. The penetration of intermediate subvolcanic rocks into the older units has led to the formation of porphyry-type mineralization with expensive surface alterations. Mineralization can also be seen in two scattered and vein-shaped forms. A small part of vein type mineralization include of carbonate veins, which in relation to sulfide mineralization are divided into two 32 categories: barren (A type) and pyrite-bearing (B type). The ratio of carbon isotopes in py-bearing veinlets change from + 2.92 ‰ to + 5.39 ‰, which is a positive result. These values reject the probability of magmatic or organic origin and are consistent with a hydrothermal source of groundwater or the metamorphism of marine carbonate rocks with ophiolites in the subduction zone. Keywords: Fluid source, carbon isotope, Calcite veinlet, Porphyry, Hamech, Birjand.
Keywords

پایش ماهواره ای فرونشست دشتهای کشور با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری

گرایش: ژئومورفولوژی
نویسنده: یاسر مقصودی
منبع: سی و هشتمین گردهمایی علوم زمین
سال انتشار: 1398
چکیده
امروزه به دلیل برداشت آبهای زیرزمینی برای مصارف مختلف از جمله کشاورزی و صنعتی در محدوده دشتها شاهد فرونشست با نرخ بالا هستیم. خسارات وارد شده به سبب فرونشست باعث میشود بیش از پیش به پایش رفتار این پدیده در دشتهای ایران توجه کنیم. روشهایی مثل ترازیابی و سامانه تعیین موقعیت جهانی به دلیل محدودیتهایی از قبیل هزینه زمانی و اقتصادی بالا، کارایی لازم برای پایش فرونشست را ندارند. از طرفی با پرتاب ماهوارههای راداری و گسترش و پیشرفت تکنیکهای تداخلسنجی راداری قادر به شناسایی مناطق دارای فرونشست و همچنین برآورد نرخ آن در محدودهای وسیع هستیم. به عنوان مثال ماهواره سنتینل – 1 با پوشش چند ده کیلومتری از سطح زمین با پریود 12 روزه و همچنین دسترسی رایگان دادهها، ما را قادر میسازد به صورت منظم و با دقت بالا بتوانیم میزان جابجایی را در محدوده دلخواه به دست بیارویم. دشتهای ایران از جمله دشت ورامین، دشت رفسنجان، منطقه جنوبغربی تهران، دشت کبودرآهنگ و ... بنا بر تحقیقات انجام شده در سالهای اخیر دارای نرخ فرونشست بالایی هستند. با گسترش نرمافزارهای پردازشی راداری قادر هستیم با صرف هزینه کم متناسب با شرایط هر یک از دشتها، به مطالعه میزان جابجایی سطح زمین در طی سالیان متوالی اقدام نمائیم. هدف این سخنرانی ارائه آخرین نتایج از رفتار فرونشست در برخی از دشت های کشور با این تکنیک می باشد.
کلمات کلیدی
فرونشست، ماهواره سنتینل – 1 ، دشت ورامین، دشت رفسنجان، کبودرآهنگ، جنوب تهران
Abstract
Keywords

معرفی اطلسهای ملی پتانسیل مواد معدنی و زمین شناسی موضوعی ایران

گرایش:
نویسنده: محمد صادقی
منبع: سی و هشتمین گردهمایی علوم زمین
سال انتشار: 1398
چکیده
سازمان زمین شناسی واکتشافات معدنی کشور با نیم قرن فعالیت و تهیه اطلاعات زمین شناسی واکتشافی در مقیاس های مختلف، درسال 1383 مبادرت به تهیه اطلس ملی نقشه ها ی پتانسیل کانی زایی در مقیاس یک میلیونیم برای 14 عنصر با تیپ های مختلف کانساری نمود که از آن سال تا کنون این نقشه ها پایه بسیاری از برنامه ریزی ها در مطالعات زمین شناسی و اکتشافی شده است. با گذشت بیش از یک دهه، تهیه نقشه های پتانسیل مواد معدنی با مقیاس بزرگ تر با نگاهی به یافته های جدید متالوژنی در جهان وایران، از ضرورت ها بود و از این رو سازمان زمین شناسی واکتشافات معدنی مبادرت به تهیه این نقشه ها در قالب اطلس ملی نقشه های پتانسیل مواد معدنی ایران با استفاده از داده های زمین شناسی و اکتشافی درمقیاس یک صد هزارم نمود. این نقشه ها براساس تیپ های کانساری و با روش تلفیق ومدلسازی در سامانه اطلاعات مکانی وبکارگیری نقشه های زمین شناسی و داده های ژئوشیمیایی در مقیاس یک صد هزارم، داده های سنجنده های OLI,ETM ماهواره لندست و نیز داده های ASTER ماهواره ترا ،داده های ژئوفیزیک هوایی با فواصل پروازی مختلف، نقشه های ژئودینامیکی و متالوژنی ایران و اطلاعات معدنی موجود ، تولید شده است. یکی از ارکان توسعه یافتگی کشورها، وجود و میزان زیرساخت های اطلاعاتی است که تأثیر بسزایی بر موقعیت های مختلف اقتصادی،فرهنگی، سیاسی واجتماعی آنها دارد. یکی از مهمترین این اطلاعات داده های زمین شناختی است که کارآمدترین ابزار در مدیریت، برنامه ریزی، اجراو نظارت طرح های عمرانی، توسعه ای، صنعتی، بهداشتی، کشاورزی، آب، زیست محیطی وهرگونه طرح آمایش سر زمین است. در راستای تهیه اطلس ملی نقشه های پتانسیل مواد معدنی کشور، بانک منسجم و هدفمندی از نقشه های زمین شناسی یکصدهزارم بالغ تولید شد. با توجه به بانک مزبور تهیه نقشه های موضوعی زمین شناسی با دقتی در مقیاس یک صدهزارم امکان پذیر گردید. اطلس ملی نقشه های موضوعی زمین شناسی کشور در مقیاس یک صدهزارم شامل نقشه هایی با نگرشی کلی به چگونگی گسترش برونزدهای سنگی مختلف براساس جنس و سن می باشد. با چاپ این اطلس، انبوه اطلاعات موجود در نقشه های زمین شناسی یک صد هزارم که حاصل سال ها فعالیت پژوهشی شمار بسیاری از زمین شناسان برجسته کشور می باشد، براحتی قابل مشاهده خواهد بود .
کلمات کلیدی
Abstract
Keywords

تحلیل ارتباط کانه زایی با ساختارها با مدلسازی فرکتالی در کانسارهای ماگمایی و هیدروترمال

گرایش:
نویسنده: پیمان افضل
منبع: سی و هشتمین گردهمایی علوم زمین
سال انتشار: 1398
چکیده
ارتباط کانهزایی و ساختارها در اکتشافات ناحیهای جهت یافتن مناطق امیدبخش برای کانسارهای ماگمایی و حاصل از سازوکار آبهای گرم اهمیت بسیاری دارد. برای تحلیل این ارتباط روشهای ریاضی متعددی در 30 سال گذشته ارایه شدهاند که یکی از مهترین آنها روشهای مبتنی بر هندسه فرکتال میباشند. در این نوشتار ضمن مرور روشهای فرکتالی کارشده در چند سال اخیر در اکتشافات ناحیهای، چند مثال از کارهای انجامشده در کشورمان نیز ارایه شده است. در تمام این کارها اطلاعات موردنیاز ساختاری از تصاویر ماهوارهای، نقشههای زمینشناسی، دادههای ژئوفیزیکی و صحرایی برداشت شدهاند. همچنین از دادههای ژئوشیمیایی معادن، کانسارها و کانهزاییهای موجود به همراه دگرسانیها نیز استفاده شده است. نتایج نشان داد با ترکیب نتایج روشهای فرکتالی با روشهای دیگر مانند آنالیز فرای در مورد ارتباط هر تیپ کانهزایی با انواع ساختارها میتوان اطلاعات مناسبی را جهت تعیین استراتژی اکتشاف را استخراج نمود.
کلمات کلیدی
اکتشاف، فرکتال، کانه زایی، کانسارهای ماگمایی
Abstract
Keywords

پیامد های زمین شناسی تبادل متاسوماتیکی بین ردیف گوشته ای و ماگمای بازیک مهاجم

گرایش:
نویسنده: مسیب سبزه ئی
منبع: سی و هشتمین گردهمایی علوم زمین
سال انتشار: 1398
چکیده
این حقیقت در مجموعه های افیولیتی چندین بار به اثبات رسیده است که ردیف گوشته ای در برهه های مختلف توسط ماگما های بازیک قطع شده اند. در مجموعه های پریدوتیتی مناطق مختلفی از ایران دیده شده است که در درون این سنگ های پریدوتیتی لکه هایی متشکل از ارتوپیروکسن، کلینوپیروکسن، و کروم اسپینل به صورت همزمان تشکیل شده اند. تفاوت پیروکسن های موجود در این لکه ها با پیروکسن های ردیف گوشته ای در این است که این پیروکسن ها فاقد دگر شکلی هستند ولی سنگ اولیه را که یا دونیت بوده و یا هارزبورژیت عملا به لرزولیت تبدیل کرده اند. این پدیده را من بنام لرزولیتی شدن ردیف گوشته ای بر اثر عبور ماگمای بازیک و تبادل متاسوماتیکی بین ماگمای بازیک و کانی های ردیف گوشته ای می دانم. از ماگمای بازالتی تنها مولکول آنورتیت طبق واکنش زیر قابلیت واکنش با اولیوین را دارد : Olivin+Anortite=OPX+CPX+Sp چنین پدیده متاسوماتیک باعث تبدیل دونیت یا هارزبورژیت اولیه به لرزولیت است. لرزولیتی شدن ردیف گوشته ای یک پیامد دیگر هم دارد و آن باروری مجدد) refertilization ( می باشد که عملا موجب آماده شدن مجدد ردیف گوشه ای برای ذوب مجدد می شود. واکنش ماگمای بازیک مهاجم مطابق تحقیقات ایرواین، 1995 و سبزه ئی 1391 موجب تشکیل کرومیت یا همان کانسارهای کرومیت شده است. مکانیسم تشکیل کرومیت همان است که در پدیده لرزولیتی شدن به آن اشاره شد. بسیاری از کانسارهای کرومیت شرق سبزوار از این رهگذر تشکیل شده اند. عبور ماگمای بازالتی از درون ردیف گوشته ای و مهاجرت مولکول آنورتیت از درون ماگمای بازالتی و تشکیل همزمان ارتوپیروکسن+ کلینوپیروکسن+ اسپینل موجب بالا رفتن سدیم در ماگمای بازالتی شده و احتمال دارد که بسیاری از اسپیلیت های درون مجموعه های افیولیتی دقیقا به خاطر بالا رفتن سدیم در ماگما های مهاجم تشکیل شده با شند. بنابر این احتمال می رود که برخی از اسپیلیت ها ی افیولیتی اولیه باشند. به زمین شناسان توصیه می شود که تمام لرزولیت ها را اولیه ندانسته و احتمال لرزولیتی شدن دونیت ها و هارزبورژیت ها را در نظر داشته باشند.
کلمات کلیدی
Abstract
Keywords